نحوه برگزاری اختتامیه جشنواره فیلم فجر

سی وششمین جشنواره فیلم فجر همزمان با سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران به کار خود پایان داد و با وجود همه حواشی، صاحبان سیمرغ ها مشخص شدند. از تحلیل جوایز که بگذریم، شیوه برگزاری مراسم و برنامه ریزی اهدای جوایز از سطحی متناسب با جشن بزرگ سینمای ایران برخوردار نبود و نقاط ضعف بعضاً عجیبی در آن دیده می شد...

 

1- در آرزوی یک طراحی ساده
 رضا رشیدپور که امسال با اجرای برنامه «هفت» و مراسم اختتامیه در مرکز توجهات رسانه ای مرتبط با جشنواره قرار داشت، در مراسم در حد و اندازه های خودش هم ظاهر نشد. با نبوغی که از رشیدپور سراغ داریم، انتظار می رفت او طراحی ویژه ای لااقل برای اجرای خودش در مراسم پیش بینی کند؛ با این حال اجرای ساده و سطح پایین این مجری که به نظر می رسید به دلیل مشغله زیاد در 10 روز اخیر، فرصت فکر کردن به اجرا را پیدا نکرده، باعث شد بینندگان حسرت رشیدپور «شب شیشه ای» یا «حالا خورشید» را بخورند.


رشیدپور البته سعی می کرد فاجعه تکراری سال گذشته و ترفند وحشتناک قدردانی از عکاسان در حساس ترین لحظات جشنواره را که توسط احسان کرمی به اجرا گذاشته شد، مرتکب نشود. او اما تقریبا در زمان اعلام تمام جوایز چشم از برگه برنمی داشت و با لحن اغراق آمیزش به نحوی مصنوعی سعی می کرد هیجان را القا کند که البته موفق هم نبود. واکنش های پرشمارش به حضار و صحبتش از پشت تریبون با افراد مختلف، به تعبیر بسیاری بی احترامی به بیننده تلویزیون بود. شوخی های عجیب و ساده ای مانند کلیشه «کی خسته است؟ !»، «کیا میگن... برنده میشه؟ !» و مکث بیش از حدش در پایان جمله «اهدا می شود به...»، باعث خراب شدن فضای هیجان انگیز مراسم شده بود. در مجموع به نظر می رسد در حالی که بسیاری از برنامه های تلویزیونی از تیم نویسندگان استفاده می کنند، مسئولان برگزاری مراسم اختتامیه هم می توانستند برای همین یک شب شوخی های جذاب تری طراحی کنند تا مخاطب لذت دیگری غیر آگاه شدن از اسامی برندگان را هم تجربه کند.
2- جوایز بی قاعده
 یکی از نکات عجیب مراسم اختتامیه که مجری هم مدام سعی داشت آن را عادی جلوه دهد، ناهمگونی جوایز بود. فارغ از نوسان تعداد نامزدی های بخش های مختلف، هیچ کس درست نفهمید چرا بعضی بخش ها دو سیمرغ داشتند و توضیحات مجری مراسم و رسول صدرعاملی در برنامه «هفت» درباره وجود کارهای خوب پرتعداد هم، هرگز مخاطبان را قانع نکرد. مگر در مراسم بین المللی تاکنون پیش نیامده که دو کارگردان خوب به رقابت بپردازند؟ واقعاً چاره دیگری جز اضافه کردن جایزه نبود؟ درباره متر و معیار جایزه من درآوردی «بهترین فیلم از نگاه هنروتجربه» هم مخاطب تا انتها در ابهام باقی ماند؛ همان طور که هومن سیدی هم با لحنی طعنه آمیز از وجود این جایزه اظهار بی اطلاعی کرد!
3- کلیپ های پراشتباه
 شکل اجرای مراسم هم چیزی در حد یک همایش کاملاً معمولی بود. در حالی که در میان مردم هم هستند کسانی که برای برگزاری مراسم مختلف شخصی، از شرکت های حرفه ای برگزارکننده مراسم کمک می گیرند، اختتامیه جشنواره اما پراشتباه و سطحی برگزار شد. کلیپ های ازپیش تهیه شده عموماً دارای خطاهای فاحشی بودند و با فهرست نامزدهای اعلام شده در مواردی اختلاف داشتند؛ به طوری که رشیدپور بارها مجبور شد کلیپ ها را اصلاح کند. نام خانوادگی ماهور الوند در کلیپ به اشتباه «الوندی» خوانده شد و نام مارال جیرانی هم اصلاً در کلیپ نبود. در چند مورد هم پاکت ها به اشتباه به دست رشیدپور رسید که این مجری کارکشته با آگاهی خودش پاکت درست را درخواست کرد.
4- آن برگزاری برای این حضار
 نکته تأسف بار مراسم امسال که در چند سال اخیر هم دیده شده، مزه پرانی ها و فریادهای عده ای از حضار بود که روی اعصاب بیننده تلویزیونی راه می رفت. جالب این که افرادی آن قدر نزدیک هستند که می توانند به راحتی صدای خود را به گوش برندگان و مجری برسانند، طبیعتاً نه آدم های معمولی، که همان هنرمندان فرهیخته و اهالی سینما هستند. مشخص نیست چرا این عزیزان که از نحوه پوشش تلویزیونی این قدر گلایه دارند، اصل ساده و ابتدایی سکوت در سالن و احترام به دیگران را درک نمی کنند و با فریادهای آزاردهنده شان درصدد دیده شدن و ابراز احساسات هستند. عجیب تر اما واکنش هنرمندان روی صحنه بود که به جای بی توجهی به این افراد، باب گفت وگو را از آن بالا با خوشمزه ها باز می کردند.

 

دریافت
حجم: 1.27 مگابایت

به نقل از خراسان