بحث از ژانر یا گونه فیلمهای سینمایی همواره یکی از چالش برانگیزترین مناقشات در بین سینماگران و منتقدان سینما بوده است؛ به طوری که از یک طرف عموم منتقدان، پایبندی به قواعد ژانری را نقطه قوت فیلمها قلمداد میکنند و از سوی دیگر،... برخی برآنند که پرداختن به ژانر فیلمها امروزه دیگر یک تقلای بینتیجه و منسوخ در خوانش آثار هنری است.
با این همه، نمیتوان فراموش کرد که هرچقدر همپوشانی فیلمها، از منظر گونهشناسی آنها، افزایش یابد، باز هم به ملاکی برای تقسیمبندی آثار در دستههای مختلف، و نیز مبنایی برای مقایسه آثار مختلف یک گونه سینمایی با یکدیگر نیاز داریم. لازم به توضیح است که تقسیمبندی ژانرهای سینمای داستانی اصطلاحا یک وحی منزل نیست که همواره ثابت باشد و همه فیلمهای تولید شده در سراسر جهان را بتوانیم الزاما متعلق به یکی از آن دستهها بدانیم؛ اما شناخت مولفههای اصلی گونههای مختلف سینمای داستانی به مخاطب کمک میکند که فیلمها را براساس ظرفیتها و زمینه هنری خاص خودشان مورد ارزیابی قرار دهد.
در این مطلب، بر اساس محتویات ارزشمند دو کتاب «آناتومی فیلم» اثر برنارد اف. دیک (ترجمه حمید احمدی لاری) و کتاب «راهنمای ژانر: معرفی و بررسی ده گونه سینمایی» نوشته یحیی نطنزی، به ارائه دو تقسیمبندی مشهور ژانری، ویژگیهای هر کدام و نیز زیرگونههای (سابژانر) آنها میپردازیم و در صورت امکان سعی خواهیم کرد تا نمونههای برجسته جهانی و داخلی هر ژانر را نیز معرفی کنیم.
ارائه دهنده این تقسیمبندی تاکید میکند که اگرچه بهترین نمونههای هر ژانر سینمایی، در واقع نمونه ناب و خالص آن گونه محسوب میشود، اما اینکه یک فیلم ذیل دو یا چند ژانر مختلف قرار بگیرد هم چندان عجیب نیست.
تداخل گونهها ممکن است دلایل مختلفی داشته باشد، از جمله دلایل تجاری؛ مثل زمانی که کارگردان با توجه به محبوبیت و اقبال عمومی و گستردهای که نسبت به ژانر کمدی وجود دارد، تصمیم میگیرد که مثلا به اثری علمی – تخلیلی، رگههایی از طنز اضافه کند تا استقبال مخاطب از آن فیلم بیشتر شود.
جنگی
یکی از پرمخاطبترین گونههای سینمایی در سراسر دنیا ژانر جنگی است که مستقیم و غیرمستقیم به مسائل مربوط به جنگها میپردازد. این قبیل فیلمها عمدتاً به دلایل مختلفی، از جمله رگههای انسانی و مفاهیم بشردوستانه، جذابیت نمایش تصاویر مهیج، پروداکشنهای عظیم، استناد تاریخی که معمولاً اقتباسی از یک جنگ واقعی است و پرداخت ویژه تحولات احساسی شخصیتها در موقعیت جنگ و…، با اقبال فراوان مخاطبان مواجه میشوند.
اگرچه فیلمهای جنگی همواره یک گونه رایج از بدو به وجود آمدن سینما بودهاند، اما به لحاظ تاریخی، وقوع جنگ جهانی دوم در پنجمین دهه از قرن بیستم تاثیر بسزایی در رواج ژانر جنگی در سراسر جهان گذاشت و موجب رونق این قبیل فیلمها شد. نکته جالبی که در مورد ژانر جنگی وجود دارد، این است که میتوان که اکثریت قریب به اتفاق کارگردانهای بزرگ و نامدار دنیا حداقل یک فیلم مهم در این گونه سینمایی تولید کردهاند؛ لذا سیاهه مهمترین فیلمهای جنگی تاریخ بسیار طولانیتر از آن است که بتوانیم در این مطلب به آن اشاره کنیم.
با این حال، به عنوان نمونه میتوان از آثار مهمی همچون «بازداشتگاه شماره ۱۷» (۱۹۵۳، بیلی وایلدر)، »اینک آخرالزمان» (۱۹۷۹، فرانسیس فورد کاپولا)، «غلاف تمام فلزی» (۱۹۸۷، استنلی کوبریک)، «کلاه خود فلزی» (۱۹۵۱، ساموئل فولر)،«خط باریک سرخ» (۱۹۹۸، ترنس مالیک)، «فهرست شیندلر» (۱۹۹۳) و «نجات سرباز رایان» (۱۹۹۸) هر دو ساخته استیون اسپیلبرگ، «پیانیست» (۲۰۰۲، رومن پولانسکی)، «حرامزادههای لعنتی» (۲۰۰۹، کوئنتین تارانتینو)، «دانکرک» (۲۰۱۷، کریستوفر نولان) و… اشاره کرد.
در ایران نیز تولید فیلمهای جنگی همزمان با هشت سال دفاع مقدس رونق چشمگیری پیدا کرد و به تولید آثار درخشانی همچون «روز سوم» محمدحسین لطیفی، «سفر به چزابه» رسول ملاقلیپور، «لیلی با من است» کمال تبریزی، «دیدهبان» و «مهاجر» ابراهیم حاتمیکیا، «شیار۱۴۳» نرگس آبیار و «ایستاده در غبار» محمد حسین مهدویان، منجر شده است.