مروری بر سبک های مستندسازی در سینمای مستند جهان(۲)
در این سلسله مطالب سعی داریم به مهم ترین سبک های مستندسازی در تاریخ سینمای مستند جهان بپردازیم و در این قسمت به تقسیم بندی فرمی محتوایی در سینمای مستند پرداخته ایم.
از زمانی که ارسطو برای نخستین بار نمایش را بر سه گونه کمدی، درام و تراژدی تقسیم کرد، سبکشناسی آثار هنری تصویری تقسیمبندیهای پرشماری را به خود دیده و هر چند سال یک بار، اندیشمندی پیدا میشود که، بر اساس نقطه نظرات خاص خودش، آثار هنری را... ذیل انواع گوناگون ردهبندی میکند. سینمای مستند نیز از این قاعده مستثنی نیست و مرور منابع تخصصی این حوزه نشان میدهد که همه چیز به این بستگی دارد که از چه زاویهای به ماجرا نگاه کنیم و بر اساس چه ملاکی به دستهبندی آثار مستند بپردازیم.
بر اساس منابع معتبر حوزه زیباییشناسی در سینمای مستند، بیش از ۱۰ نوع دستهبندی مختلف برای فیلمهای مستند ارائه شده که هیچیک از آنها الزاما درستتر از دیگری نیست. در این مطلب سعی داریم به مهمترین سبکهای مستندسازی در تاریخ سینمای مستند جهان بپردازیم. به همین منظور و با تمرکز بر دو کتاب «شکل شناسی و گونه شناسی فیلم مستند» اثر دکتر احمد ضابطی جهرمی و «سینمای مستند ایران و جهان» نوشته حمید دهقانپور، دو تقسیمبندی مهم در شناخت سبکهای مستندسازی را در ادامه خواهیم آورد.
تقسیمبندی اول – تقسیم بندی فرمی محتوایی
برخی از صاحبنظران سبکهای مستندسازی را منحصر در ۹ گونه خاص دانستهاند. این شیوه تقسیمبندی سبکهای مستند، بیش از هر چیز، بر ساختار و فرم اثر مبتنی است؛ اما نباید فراموش کنیم که در مواردی نیز مضمون و موضوع مستند، ذهن ارائهدهنده این دستهبندی را متاثر کرده است. سبکهای ۹ گانه مورد بحث به شرح زیر هستند.
مستندهای شبیهسازی:
شبیهسازی نوعی از مستندسازی است که به وضوح با آثار علمی – تخیلی در سینمای داستانی قابل مقایسه و واجد وجه اشتراک و وجه افتراق با آنها است. مستندهای شبیهسازی آثاری هستند که بر اساس دادهها، اسناد و واقعیتهای موجود به یک موضوع وارد میشوند، اما پا را از واقعیت حاضر در زمان حال فراتر میگذارند و به پیشبینی وضع واقع امور در زمان آینده میپردازند. این قبیل آثار از این جهت که به پیشبینی آینده جهان میپردازند، به آثار علمی – تخیلی شباهت دارند و به همین خاطر است که برخی از اندیشمندان حوزه زیبایی شناسی این سبک را اصلا لایق عنوان مستند نمیدانند. با این حال، تفاوت اصلی مستندهای شبیه سازی با آثار علمی – تخیلی و آنچه که این قبیل فیلمها را لایق عنوان مستند میکند، این است که مستندهای شبیهسازی کار پیشبینی را، نه صرفا بر اساس تخیل فیلمساز، بلکه بر اساس واقعیات موجود انجام میدهند. از بهترین و مشهورترین نمونههای مستند شبیهسازی در تاریخ مستند جهان «بازی جنگ»، محصول ۱۹۶۵، ساخته پیتر واتکینز است که به موضوع حمله احتمالی اتمی به انگلستان میپردازد. بد نیست بدانید که هنوز هم در مورد مستندهای شبیهسازی بین نظریهپردازان این عرصه اختلاف نظر وجود دارد و بسیاری از صاحبنظران مستند شبیهسازی را لایق عنوان فیلم مستند نمیدانند و آن را ذیل آثار درام دستهبندی میکنند.
مستندهای بازسازی:
این قبیل مستندها، چنان که از نامشان پیداست، آثار مستندی هستند که یک رویداد واقعی گذشته را، بدون تحریف موضوع و دخالت تخیلات فیلمساز در روند اثر، با تطابق کامل محتوا دوباره میسازند و واقعیت گذشته را که احتمالا امکان تصویربرداری مناسب و باکیفیت از آن وجود نداشته، در قاب مستند پیش چشم مخاطب میگذارند. «نانوک شمالی» ساخته رابرت فلاهرتی، محصول ۱۹۲۲، به عنوان یکی از بهترین مستندهای تاریخ سینمای جهان، به این شیوه ساخته شده است. «نانوک شمالی» به روایت داستان زندگی یک اسکیمو به نام نانوک و مبارزه او با سرما و طبیعت برای بقا میپردازد. روشن است که این اثر واقعا در روزها و ساعاتی که احتمال مرگ نانوک از سرما وجود داشته، ساخته نشده، اما همه چیز را طوری به تصویر میکشد که گویی نانوک واقعا یک سر سوزن با مرگ فاصله دارد. از دیگر مستندهای مهم با شیوه بازسازی میتوان به «نبرد الجزیره» اشاره کرد؛ اثری از جیلو پونته کوروو محصول ۱۹۶۶ که عهدهدار بازسازی وقایع جنگ الجزایر در سالهای ۱۹۵۴ تا ۱۹۶۲ است. بازسازی واقعیت جنگ با چینش هنرمندانه تصاویر از نقاط قوت بارز این مستند است که با گذشت حدود نیم قرن از تولید آن، هنوز هم «نبرد الجزیره» را به عنوان یکی از بهترین مستندهای تاریخ مطرح میکند.
مستندهای تالیفی:
گاهی مستندساز، با استفاده از آرشیوهای موجود و ترکیب فیلمهای قبلا تولید شده یا تصاویر واقعی، به تولید مستند جدیدی میپردازد که انسجام محتوایی و فرمی را حفظ کرده و در عین حال از ایدهای جدید و برجسته مبتنی بر ذهن هنرمند هم برخوردار است. این سبک از مستندسازی را مستند تلفیقی مینامند و از مهمترین نمونههای آن در تاریخ سینمای مستند جهان میتوان به «جاده بزرگ» ساخته استر شوب، محصول ۱۹۲۷، اشاره کرد. استر شوب به عنوان یکی از بنیان گذاران سینمای مستند در جهان، به خاطر همین سبک تالیفی در تاریخ سینمای مستند مشهور است؛ چرا که او معمولا بنا نداشت تلاش زیادی برای تصویربرداری مستندهایش انجام دهد؛ او در عوض، اغلب از تصاویر موجود و فیلمهایی که قبلا ضبط شده بودند، استفاده میکرد و با نگاه خاص خودش در مقام هنرمند، سوژهها را میپروراند.
مستندهای نمایشی:
نمایشی کردن رویدادهای گذشته، بدون تحریف واقعیت، یکی دیگر از سبکهای مستندسازی است که با هدف ایجاد جذابیت و ملموس کردن موضوع برای مخاطب، همچنین موثر و قویتر کردن پیام فیلم، صورت میگیرد. تفاوت این سبک از مستند با سبک بازسازی در این است که سبک نمایشی از عناصر درام، اعم از عناصر بصری و داستانی، استفاده بیشتری میکند. این شیوه از مستندسازی که قرابتهای زیادی با سینمای داستانی دارد و معمولا در آن از نابازیگران استفاده میشود، از این جهت با آثار داستانی تفاوت دارد که کاملا بر پایه واقعیت ساخته شده و مستندساز اجازه هیچ گونه دخل و تصرفی در جزئیات و کلیات را ندارد. مستند «برکت (نمک) زمین»، ساخته هربرت بیبرمن و محصول ۱۹۵۴، با موضوع اعتصاب کارگران معدن در یکی از شهرهای آمریکا، از نمونههای ماندگار مستند نمایشی در تاریخ سینمای مستند است.
مصاحبه و گفتگو:
طرح برخی از موضوعات که اسناد و تصاویر آرشیوی پیرامون آنها به اندازه کافی برای تولید یک فیلم مستند وجود ندارد، تنها از راه گفتگو با مطلعین امر میسر است. از همین روی، هرگاه مستندساز با کمبود تصاویر و اسناد کافی مواجه باشد و بخواهد در مورد موضوعی واقعی که در گذشته رخ داده، در زمان کم اطلاعات زیادی را به مخاطب منتقل کند، به سراغ سبک مستندسازی مصاحبه و گفتگو میرود تا بتواند گفتگو را مطابق میل خودش هدایت نموده و با ابزار تدوین، بخشهای اضافی را حذف کند. لازم به توضیح است که در این سبک از مستندسازی نقش مستندساز بسیار پررنگ است و، برخلاف مصاحبههای معمولی، این فیلمساز است که نگاه خودش را در بخشهای مختلفی، از انتخاب مصاحبه شوندگان گرفته تا طرح پرسشها، به عنوان روح فیلم مستند به اثر تزریق میکند. «خط آبی باریک» (۱۹۸۸) ساخته ارول موریس، یکی از درخشانترین نمونههای مستندهای مصاحبهای در تاریخ سینمای مستند به شمار میرود که ماهیتی حقوقی و قضایی دارد و باعث اتفاقات مهمی در یک واقعه قتل شده.
1.روایت: مستندهایی که مبتنی بر روایت یک یا چند فرد خاص با هویت مشخص (نه صرفا گوینده ناشناس متن نریشنها) ساخته میشوند، سبک دیگری از مستندسازی را به وجود میآورند که به آن مستندسازی مبتنی بر روایت میگویند. در این سبک معمولا ما خود راوی را میبینیم و با توجه به شناختی که از او داریم، همراهی بیشتری را با موضوع و روایت مستند حس میکنیم. مستندهای مبتنی بر روایت اقسام مختلفی، از جمله روایت اول شخص، روایت توصیفی، روایت شاعرانه، روایت چند صدایی و…، دارند و از مهمترین نمونههای آنها میتوان به «سرزمین موعود» ساخته پل روتا اشاره کرد.
2.بدیههسازی: یکی از گونههای مهجور مستندسازی که بدون وجود یک داستان مدون و بر مبنای یک طرح کلی پیش میرود، مستندهای مبتنی بر بدیههسازی است. در این سبک از مستندسازی از نابازیگران استفاده میشود و بازیگر در مدت زمانی طولانی، موظف است تا به شناخت خصوصیات شخصیتها و درک موقعیت آنها دست یابد. سپس بازیگر با هویت کاراکتر یکی، یا بسیار به آن نزدیک، میشود و ادامه کار مستندسازی به نحو بداههپردازانه پیش میرود. در این روش که پلانهای طولانی و ریتم کند بخش اجتناب ناپذیر آن محسوب میشود، ارتباط کارگردان با بازیگران اهمیت زیادی دارد و پایانبندی و مسیر مستند، از ابتدای راه چندان مشخص نیست.
جان کاساوتیس، به عنوان یکی از بنیان گذاران سینمای مستقل آمریکا و جشنواره ساندنس، مهمترین مستندساز این سبک در تاریخ سینمای مستند جهان به شمار میرود که مهمترین اثرش «صورتها» یا «چهرهها»، محصول ۱۹۶۸، نام دارد. این مستند درباره زن و شوهری است که زندگیشان به مرور از هم میپاشد و فیلمبرداری آن شش ماه به طول انجامیده است.
دوربین مخفی:
یکی از سبکهای کمکاربردتر مستندسازی که امروزه تقریبا مطرود شده به نظر میرسد، مستندسازی با استفاده از دوربین مخفی است که بهترین شیوه برای شکار و ثبت لحظههای زودگذر زندگی محسوب میشود. ژیگا ورتوف یکی از نخستین کسانی است که این شیوه را، با الهام از روش میکروفون مخفی در یک برنامه رادیویی، مورد استفاده قرار داد. این سبک البته هیچ وقت زیاد جدی گرفته نمیشد؛ چرا که در سالهای دورتر بخاطر مصرف زیاد نگاتیو فیلم، از نظر اقتصادی، چندان به صرفه نبود و هزینههای زیادی را به مستندساز تحمیل میکرد؛ و در سالهای بعد نیز به دلیل قوانین مربوط به حریم شخصی و زندگی خصوصی افراد با مخالفتهای جدی مواجه شد.
فیلم خبری:
آخرین سبک مستندسازی نیز یکی از مشهورترین انواع آن است که خبری یا گزارشی نام دارد. این سبک از اواخر قرن نوزدهم با فیلمهای مستند کوتاه و بلند خبری آغاز شد و تا به امروز هم یکی از رایجترین انواع مستند در جهان است. نمونههای این سبک از مستندسازی به قدری زیاد و شایعاند که نیازی به ذکر مثال برایش نیست.