نقد مستند «پدر طالقانی»:
"پدر طالقانی" با روایتی سیال و ساختاری منسجم که حاکی از تلاشهای تیم حرفهای سازنده آن است، به زندگی آیت الله سید محمود طالقانی می پردازد.
احتمالاً یکی از جذابترین اتفاقات حوزه مستندسازی در سالهای اخیر سینمای مستند ایران را باید توجه ویژه کارگردانان به چهرههای مهم و تاثیرگذار انقلاب اسلامی بدانیم؛ جریانی که مستندهای مهمی مانند «قائم مقام» با محوریت زندگی آیت الله منتظری، «هاشمی زنده است» درباره زندگی آیت الله هاشمی رفسنجانی و «راه طی شده» پیرامون زندگی و تفکرات دکتر مهدی بازرگان تنها بخشی از تولیدات آن است و تا حدودی توانسته به نمایش عاقلانه و واقعی ابعاد پنهان شخصیتی چهرههای مهم تاریخ انقلاب اسلامی یاری رساند...
آخرین مستند این مجموعه اما بهترین آنها (یا لااقل یکی از بهترینها) هم هست و به روایت واقعگرایانهای از زندگی فردی میپردازد که همه از نقش پررنگش در شکلگیری انقلاب اسلامی کم و بیش آگاهیم، اما اگر بخواهیم یک صفحه در موردش بنویسیم کمیتمان میلنگد. «پدر طالقانی» با روایتی سیال و ساختاری منسجم که حاکی از تلاشهای تیم حرفهای سازنده آن است، به زندگی آیت الله سید محمود طالقانی، از مبارزین دوره پیش از انقلاب و یکی از مهمترین، و در عین حال متفاوتترین، چهرههای انقلاب اسلامی، میپردازد و میکوشد در مسیر ایضاح موضوعی گام بردارد که صدر و ذیلش را به دقت کاویده تا به برگی درخشان در میان مستندهای سیاسی سالهای اخیر ایران تبدیل شود.
اولین چیزی که در مواجهه با این مستند خودنمایی میکند، عنوان آن است. «پدر طالقانی» لفظی است که عمدتا اعضای جناح چپ ایران آیت الله طالقانی را با آن خطاب قرار میدادند و نشان میدهد که نام اثر با تیزهوشی هرچه تمامتر انتخاب شده؛ چرا که ممکن است این عنوان باعث شود فکر کنیم فیلم قرار است اثری تخریبی باشد و از سمپاتی آیت الله با گروه چپ پرده بردارد؛ این در حالی است که در لحظات پایانی تصویری از آیت الله طالقانی در مقام «پدر» ملت به دست میدهد.
مستندی با آرشیوی غنی از تصاویر و اسناد
روایت «پدر طالقانی» با نشستن یک پیرمرد ناآشنا در مقابل دوربین آغاز میشود؛ کسی که تا کنون در رسانهها دیده نشده، اما خیلی زود معرفی میشود: مامور ویژه ساواک برای زیر نظر گرفتن آیت الله طالقانی در دوران پیش از انقلاب. قدرت روایت مستند نیز به همین نوآوری ساده مربوط است؛ جایی که کارگردان عقب میایستد و خبری از روایتگریهای مرسوم توسط دوبلورهای شناخته شده و تکراری نیست. کل ماجرا را از ابتدا تا انتها همین مامور امنیتی روایت میکند و با اینکه در برخی برههها معلوم است که فرد مورد نظر صرفاً به خواندن نریشن مشغول شده، اما داستان به نحوی نردبانی روایت زندگی آیت الله را موازی با سرنوشت آن مامور پیش میبرد.
روشن است که محمد علی محمد دوست، به عنوان کارگردان و خالق اصلی مستند، آرشیوی غنی از تصاویر و اسناد در اختیار داشته که میتوانسته به قدر کافی روی آنها مانور دهد. او اما به حدود چهار هزار سندی که مورد بررسی قرار داده هم اکتفا نکرده و مشقتهای بازسازی دراماتیک وقایع را نیز به جان خریده است. همین شیوه از «پدر طالقانی» یک مستند متفاوت ساخته که به داکیودرام نزدیک است و تصویرسازی ذهنی مخاطب را چند برابر به وقایع رخ داده نزدیکتر میکند.
مصاحبه با طیفهای فکری و سیاسی مختلف
جالب اینکه با وجود لوکیشنهای متعدد، توجه به جزئیات تاریخی و بازسازی شخصیتهای پرتعداد با گریمهای سنگین در بازسازی مستند، اثر به طور کلی هرگز دچار لغزش نشده و در ورطه خودنمایی نیفتاده است. انگار که کارگردان اصلاً اهمیتی برای مورد توجه قرار گرفتن تلاشهایش قائل نیست و فقط به روانتر شدن تصویر ذهنی مخاطبش فکر میکند.
علاوه بر سندهای مختلفی که به وسیله تیم پژوهشی قدرتمند اثر مورد بررسی قرار گرفتهاند، «پدر طالقانی» در تهیه و تدوین مصاحبهها هم سخاوتمند عمل کرده و گردآوری و تدوین مصاحبه با بیش از پنجاه چهره مهم تاریخی و سیاسی استحکامی ویژه به آن بخشیده است. گستره حیرت انگیز طیفهای فکری و سیاسی مختلف در میان مصاحبهشوندگان به شدت در مستند حضور دارد و، علاوه بر کمک شایانی که به ریتم میکند، در بازنمایی نگرشهای مختلف و زوایای دید گوناگون هم کارساز است.
در میان مصاحبهشوندگان تقریباً تمام اقشار وجود دارند و حتی مصاحبه با رییس زندان قصر در دوران پیش از انقلاب هم مغفول واقع نشده تا مخاطب حسابی از انصاف مستندساز سر ذوق بیاید. به نظر میرسد فیلمساز در این مورد بیش از هر چیز به رسالت مستندسازیاش پایبند بوده و هیچ دیدگاهی را به صلاحدید خودش سانسور نکرده است.
ترکیب مصاحبههای مختصر و مفیدی، که تقریباً هیچ وقت کسلکننده نمیشوند، با تصاویر بازسازی شده، امکان یک شخصیتپردازی کاملاً دراماتیک را به فیلمساز میدهد و این کار از مسجد هدایت و ارتباط آیت الله طالقانی با جوانانی از گروههای مختلف آغاز میشود. «پدر طالقانی» در ادامه هم از این مشی کوتاه نمیآید و سعی میکند به بهترین نحو ممکن ارتباط پدرانه آیت الله را با اقشار مختلف، از گروههای سیاسی چپ گرفته تا کردها، اعضای نهضت آزادی و حتی امام خمینی (ره)، تبیین کند. تلاشی که اتفاقاً به خوبی به بار مینشیند و تصویری پدرانه و معتدل از آیت الله طالقانی به بیننده میدهد.
“پدر طالقانی” هیچ ابایی از نمایش سیگار کشیدن آیت الله ندارند
مهمترین ویژگی «پدر طالقانی» اما بدون تردید شجاعت آن است؛ خصیصه تحسین برانگیزی که در برشهای متعدد فیلم خودنمایی میکند و آنقدر سر راست و به دور از ملاحظات محافظهکارانه مرسوم است که برای بیننده راهی جز اعتماد کردن به مستند باقی نمیماند. موضوع به طور ساده از این قرار است که مخاطبی که از زندگی آیت الله طالقانی مختصر اطلاعاتی داشته باشد، ناخودآگاه منتظر تماشای سانسورهاست و بعید میداند یک مستند داخلی به بعضی مسائل ورود کند.
«پدر طالقانی» اما جسورتر از پیشبینیهاست و هرچه لازم باشد را نه تنها به نمایش میگذارد، بلکه اتفاقاً در واکاوی ابعاد مختلف وقایع پرابهام، مو را از ماست میکشد. تصاویر بازسازی شده و آرشیوی هیچ ابایی از نمایش سیگار کشیدن آیت الله ندارند و لزومی نمیبینند که یک واقعیت اظهر من الشمس را به نفع اسطوره سازی از شخصیت اول فیلمشان ذبح کنند. در ماجرای ارتباط آیت الله طالقانی با نیروهای چپ، مستندساز از چپ و راست میگذرد و جانب واقعیت را میگیرد؛ در ادامه به صراحت هم از اندوه و اشک آیت الله در پی اعدام حنیف نژاد میگوید و هم مخالفت جدی ایشان با تقی شهرام را به خوبی تشریح و بازسازی میکند تا مخاطب خودش به تنهایی در مقام قضاوت قرار بگیرد.
در موضوع بازداشت فرزند آیت الله طالقانی هم مستند با جدیت و عزمی راسخ ورود میکند و در حالی که از یک سو سخنان خانواده آیت الله را در مذمت چنین اتفاقی به بیننده انتقال میدهد، جای دفاع متقابل را هم برای محمد غرضی باز میگذارد تا باز این بیننده باشد که صحبتهای طرفین را میشوند و خودش میداند و قضاوتش. در مجموع میتوان گفت که «پدر طالقانی»، بیشتر از تکیه بر تمام فاکتورهای فنی و ساختاری مهمش، بخاطر شجاعت، صراحت و پایبندیاش به بازنمایی واقعیت شایسته احترام و تحسین است.
منبع: بلاگ سینما مارکت