پروندهای برای مهمترین آثار سینمایی و تلویزیونی که به تجلیل از مقام مادران پرداختهاند
سینما و تلویزیون ایران همواره در صدد آن بوده که آیینه زندگی ایرانی تلقی شود و بر همین اساس در آثار مختلف به مسائل و روایتهای واقعی از جامعه پرداختهاند. یکی از جذابترین موضوعاتی که همیشه برای هنرمندان عرصه تصویر جذاب بوده، بحث از خانواده است؛ به نحوی که عموم آثار داستانی ایرانی در دل فضاهای خانوادگی روایت میشوند. مرکز خانواده ایرانی اما، به نحو سنتی، مادر است که حضورش گرمابخش خانه و فقدانش مصیبتی عظیم برای هر ایرانی تلقی میشود. در طی سالهای پس از انقلاب اسلامی آثار مختلفی به بهانههای مختلف تلاش خود را صرف تصویرسازی مادران ایرانی کردهاند که در این میان برخی حسابی در ذهنها ماندگار شدهاند. به بهانه روز مادر نگاهی داریم به برخی از آثار مهم تصویری که با محوریت مادران ایرانی ساخته شدهاند و کمتر از این وجه مورد توجه قرار گرفتهاند...
مستند «چشم به راه»
مستند پنج قسمتی «چشم به راه» محصول مشترک مرکز بسیج سازمان صدا و سیما و مرکز مستند سوره، اثری متفاوت در روایت زندگی مادران ایرانی بود که از شبکههای مختلف تلویزیونی هم پخش شد. این مجموعه روایتی متفاوت از زندگی پنج مادر ایرانی ارائه میکرد که سالها چشم انتظار فرزندان رزمنده خود بودهاند؛ فرزندانی که جاوید الاثر یا شهید یا اسیر شدهاند، ولی مادرانشان همواره امیدوار به بازگشت آنها بودند. علاوه بر قابهای زیبا از طبیعت مناطق روستانشین در ایلام، اصفهان، کاشان، مازندران و قزوین، توجه سازندگان «چشم به راه» به رابطه عمیق مادران با فرزندان مظلومشان از نقاط قوت این اثر محسوب میشود. این مجموعه با مانور جذابش روی گویشهای مادران رزمندگان، لالاییهای این مادران به لهجههای محلی و ورود به دنیایی شخصی این مادران با فرزندان غایب خود، به اتمسفری احساسی و تاثیرگذار دست مییابد که مخاطب را متاثر میکند. طراح و تهیه کننده این مجموعه حسین همایونفر است که کارگردانی کار را هم خودش، با همراهی میلاد مهدوی، انجام داده است.
مستند «چهل هزار فرزند»
نام مجموعه مستند چهار فصلی «چهل هزار فرزند» از روایت یک فصل آن که به زندگی مرحوم بهجت افراز، رئیس سابق اداره اسرا و مفقودین هلال احمر در دوران جنگ تحمیلی، میپردازد گرفته شده؛ زنی که، با رشادتهای بیدریغش و زحمات فراوان در زمینه تسهیل مسائل اسرا، گویی مادر چهل هزار نفر از رزمندگان و اسرای دفاع مقدس بود. مجموعه «چهل هزار فرزند» مستندی چهار فصلی است که فصلهای مختلفش به مسائلی مانند وضعیت اسرای ایرانی در اردوگاههای عراقی و نقض قوانین حقوق بشر توسط رژیم عراق، نقش اداره اسرا و مفقودان جمعیت هلال احمر در زمینه حمایتهای معنوی از آزادگان و خانواده های ایشان، نقش جمعیت هلال احمر و کمیته بینالمللی صلیب سرخ در پیگیری وضعیت آزادگان و تبادل شش میلیون نامه میان اسرای ایرانی و خانوادههایشان اختصاص دارد. از این جهت «چهل هزار فرزند» اثری متفاوت در مستندسازی دفاع مقدس محسوب میشود، چرا که در میان انبوه آثار اختصاص یافته به رزمندگان در جبهههای نبرد، این مجموعه توجه و تمرکز خودش را بر روی اسرای جنگ تحمیلی و خانوادههای ایشان میگذارد. «چهل هزار فرزند» که نویسندگی و کارگردانی آن را نورالله نصرتی بر عهده داشته، به عنوان اثری تحسین شده، مورد توجه بینندگان تلویزیونی هم قرار گرفت.
فیلم سینمایی «به همین سادگی»
یکی از بیادعاترین و ستایششدهترین فیلمهای کارنامه رضا میرکریمی «به همین سادگی» محصول ۱۳۸۶ است. این فیلم درخشان به روایت یک روز از زندگی یک مادر ایرانی میپرداخت و موفق شد، با کمترین استفاده از دیالوگ، تمام فراز و نشیبهای روحی این مادر را به تصویر بکشد. بهرهگیری میرکریمی در این اثر از بازی درخشان هنگامه قاضیانه که به نوعی یک نمایش تکنفره شاخص محسوب میشدهمچنین به کارگیری عناصر عاطفی و فرهنگی پرشمار در تعاملات فداکارانه این مادر با فرزندان (و نیز همسرش در سکانس پایانی) «به همین سادگی» را به یکی از بهترین فیلمهای کارنامه میرکریمی تبدیل کرد؛ اثری که در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر هم مورد توجه واقع شد و توانست سیمرغهای بلورین بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین کارگردانی و بهترین فیلمنامه را از آن خود کند.
فیلم سینمایی «بیست و یک روز بعد»
نخستین فیلم بلند محمد رضا خردمندان، کارگردان جوان و خوش آتیه سینمای ایران، اثری با محوریت زندگی یک مادر مبتلا به بیماری صعب العلاج و فرزندانش بود که پدر خانواده را هم از دست دادهاند. اگرچه «بیست و یک روز بعد» بیشتر زمان خود را به نقش فرزند نوجوان خانواده، با بازی خوب مهدی قربانی، اختصاص میدهد که سعی دارد با روشی خاص و عجیب برای درمان مادرش کسب درآمد کند و در این راه با مشکلاتی جدی مواجه میشود، اما سکانسهای برخورد مادر، با بازی ساره بیات، با پسر مغرور و در عین حال دلسوز و مسئولیت پذیرش جزو بهترین بخشهای اثر محسوب میشود. استفاده از کلاه گیس برای مادری که به دلیل طی مراحل درمانی موهای خود را از دست داده در این فیلم از نقاط درخشان و تاثیرگذار ارتباط این مادر و فرزند محسوب میشود. «بیست و یک روز بعد» در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر در دو رشته بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین جلوههای ویژه بصری نامزد سیمرغ شد و در سیامین جشنواره فیلمهای کودک و نوجوان اصفهان نیز به هفت جایزه مهم دست یافت.
فیلم سینمایی «من ترانه پانزده سال دارم»
«من ترانه پانزده سال دارم» احتمالاً تا به امروز هم درخشانترین فیلم کارنامه هنری رسول صدر عاملی، کارگردان باسابقه و مشهور ایرانی، است. این فیلم در سال ۱۳۸۰ یک اثر کاملا مترقی، شجاعانه و رو به جلو محسوب میشد و به شدت مورد توجه مردم و منتقدان قرار گرفت. «من ترانه پانزده سال دارم» که از جهت معرفی یکی از بهترین بازیگران زن تاریخ سینمای ایران، یعنی ترانه علیدوستی، هم اهمیت فراوانی دارد، داستان زندگی دختری پانزده ساله را روایت میکرد که پس از ازدواج و بارداری با بیمهری توسط همسر جوان و خامش ترک میشود. ترانه اما تصمیم میگیرد یک تنه بار مشکلات را به دوش بکشد و بدون اینکه بروز بدهد، دنیای شخصی و زیبایی با فرزندش میسازد. «من ترانه پانزده سال دارم» به خاطر شخصیت پردازی منحصر به فرد و اجرای کم نقص تحول شخصیت ترانه، از یک دختر نوجوان و پر شور به یک مادر فداکار و صبور اثری مهم و جاافتاده محسوب میشود. این فیلم در بیستمین جشنواره فیلم فجر هم خوش درخشید و موفق شد چهار سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اصلی زن، بهترین چهره پردازی و بهترین فیلمنامه را به خودش اختصاص بدهد.
فیلم سینمایی «شیار ۱۴۳»
نخستین اثر مهم کارگردان پرافتخار جشنواره اخیر فیلم فجر، اثر شاخص دیگری در حوزه دفاع مقدس بود که داستان جذاب شخصیت یک مادر شهید به نام الفت را مورد توجه قرار داده بود. نرگس آبیار در «شیار ۱۴۳» به خوبی توانست از بازی درخشان بازیگر کارکشته و باتجربهای مانند مریلا زارعی بهره بگیرد و روزگار تلخ بیخبری، بیم و امیدها، نگرانیها، دلشورهها و حتی تلقینهای مادر یک رزمنده را به تصویر بکشد. «شیار ۱۴۳» از جهت پرداختن به جنگ از دریچه چشم یک مادر، اثری بسیار مهم بود که مورد توجه گروههای مختلف مردم، با شیوههای فکری گوناگون، و نیز منتقدان طیفهای مختلف هم قرار گرفت و در سی و دومین جشنواره فیلم فجر در شش رشته بهترین صدای فیلم، بهترین فیلم از نگاه تماشاگران، بهترین چهرهپردازی، بهترین موسیقی متن، بهترین بازیگر نقش اصلی زن و بهترین فیلم نامزد سیمرغ شد که از این میان جوایز بهترین فیلم از نگاه تماشاگران و بهترین بازیگر نقش اصلی زن برای مریلا زارعی را از آن خود کرد.
فیلم سینمایی «ویلاییها»
وقتی اولین اثر یک کارگردان جوان زن در سینمای ایران به شدت مورد توجه قرار میگیرد، طبیعی است که نمایشهای مادرانگی هم نقش پررنگی در آن داشته باشند. منیر قیدی که در طول سالهای متمادی فعالیتش در مقام دستیار کارگردان و منشی صحنه تجربیات خوبی از فضای سینما به دست آورده بود، در نخستین اثرش به سراغ موضوع بکری رفت و تصویری جذاب از زنان و خانوادههای رزمندگان دفاع مقدس را به تصویر کشید که در محلی دور از خط مقدم، معروف به ویلا، سکونت دارند و هر لحظه ممکن است خبر ناگواری دریافت کنند. «ویلاییها» از جهت طراحی هوشمندانه موقعیتهای دراماتیک و خاصش که نفس بیننده را در سینه حبس میکردند، بسیار مورد توجه قرار گرفت و بازی شاخص بازیگرانی چون ثریا قاسمی، پریناز ایزدیار و طناز طباطبایی هم عامل دیگری برای درخشش این فیلم زنانه بود. «ویلاییها» در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نامزد سیمرغ بلورین هفت رشته شد و توانست جوایز بهترین جلوههای ویژه بصری و بهترین بازیگر نقش مکمل زن، برای ثریا قاسمی، را به خودش اختصاص دهد.