مستند «شرقی» به کارگردانی مسعود طاهری پرتره‌ای از زندگی، آثار، افکار و اندیشه‌های پروفسور توشیهیکو ایزوتسو فیلسوف، اسلام شناس و قرآن پژوه ژاپنی است.
مسعود طاهری از آن دست مستندسازانی است که علاقه چندانی به دیده شدن ندارد و فقط دغدغه‌های خودش را در مدیوم مستند پیگیری می‌کند. این مستندساز که چندین سال از عمر خود را به تحصیل، مطالعه و پژوهش جدی در حوزه علوم انسانی اختصاص داده، این روزها با مستند «شرقی» بلوغ و جدیت خود در غبارروبی از چهره یک اندیشمند مهم معاصر را به رخ می‌کشد...

«شرقی» پرتره‌ای از شخصیت، زندگی و افکار مختلف اندیشمند ژاپنی، توشیهیکو ایزوتسو، است که به شیوه‌ای گفتگو محور و سرراست کار خودش را آغاز می‌کند و موفق می‌شود در دو قسمت، دریافتی جامع و قابل اعتنا از ابعاد گوناگون شخصیتی این متفکر و اسلام‌شناس بین‌المللی در اختیار مخاطب قرار دهد. مهم‌ترین نقطه قوت «شرقی»، بدون تردید، ترکیب متنوع و خاص مصاحبه شوندگانش است. طاهری موفق شده در این اثر مقابل صاحب‌نظران رشته‌های مختلف از نقاط گوناگون جهان که به زبان‌های ژاپنی، انگلیسی، عربی، ترکی، فارسی و… سخن می‌گویند، بنشیند و بازتاب اندیشه‌های ایزوتسو را در میان متفکران و اساتید دانشگاه با منش‌های فکری مختلف ارزیابی کند.

تعداد مصاحبه‌شوندگان آن‌قدر زیاد و قابل توجه است که تا اواخر قسمت دوم همچنان چهره‌های جدید در لوکیشن‌های مختلف به کار اضافه می‌شوند و مقابل دوربین می‎نشینند. به ویژه، مصاحبه با دکتر سید حسین نصر، استاد دانشگاه جورج واشنگتن آمریکا که کمتر اهل گفتگوست، از آن برگ برنده‌های خاص مستند «شرقی» به شمار می‌رود.

با این حال، تدوین گفتگوها برخی اشکالات را به خود می‎بیند و همین موضوع کلیت اثر را تا حدودی تحت‌الشعاع قرار داده. بالاخص در قسمت دوم، کات‌های پرتعداد و برش‌های چند ثانیه‌ای از سخنان مصاحبه‌شوندگان، به کرات یافت می‌شود. علاوه بر این، بسیاری از مدعیات مطرح شده در طول فیلم، از زبان چند مصاحبه‌شونده مختلف، دقیقا با مضمون مشابه، تکرار می‌شوند. این موضوع البته ممکن است به وسواس و دقت نظر فیلمساز مربوط باشد که می‌خواسته تمام نقطه‌نظرات گفتگو‌کنندگان اثرش را پوشش دهد؛ با این حال، عنصر تکرار، بالاخص در مورد جملاتی با مضمون مدح شخصیت و افکار ایزوتسو، شدیدا به ریتم مستند لطمه وارد کرده است.

استفاده به‌جا و دقیق از نریشن‌های کوتاه و روان، در کنار تسلط فیلمساز به موضوع مورد بحثش، یعنی اندیشه‌های ایزوتسو، دیگر نقطه قوت «شرقی» به حساب می‌آید. علاوه بر تصاویری که برای اولین بار به نمایش درمی‌آیند (و البته بیشتر از این‌که واقعا مهم باشند، با مانور گل درشت نوشتاری، توسط فیلمساز جدی گرفته می‌شوند) و عکس‌ها و انیمیشن‌هایی که به خوبی روی اثر نشسته‌اند، تسلط کارگردان به آثار ایزوتسو، کمک شایانی به مستند می‌کند تا دقیقا همان مستنداتی که با ادعاهای مصاحبه‌شوندگان و خط فکری کلی مستند مربوط است، به اندازه و دقیق، در اختیار مخاطب قرار گیرد. استفاده از تصاویر دلنشین شهرهایی که ایزوتسو در آن‌ها ساکن بوده، در کنار انتخاب مناسب موسیقی، جذابیت‌های سمعی و بصری «شرقی» را بهبود می‌بخشد. به کارگیری صدای چند گوینده مختلف نیز باعث شده نریشن‌ها حسابی با تصاویر و مصاحبه‌ها چفت شوند و مخاطب را سر ذوق بیاورند.

از نظر محتوایی اما، «شرقی» چند نقطه ضعف جدی را همراه خود می‎بیند. کل قسمت اول، یک مقدمه طولانی است که اگرچه از قواعد مربوط به مستندهای بیوگرافیک پیروی می‌کند، اما حجم انبوه اطلاعات اضافی و غیرضروری درباره کودکی ایزوتسو، اشتغالات پدرش، دوران کودکی او و… صدمه جبران ناپذیری به ریتم مستند می‌زند. در بخش‌هایی که گویه‌های عجیب مصاحبه‌شوندگان درباره سبک زندگی، زمان خواب، علاقه ایزوتسو به نیمرو و ماست و…، با جدیت توسط فیلمساز پوشش داده می‌شوند، مخاطب حق دارد که وقار و جدیت موضوع مستند را به دیده تردید بنگرد. پرداختن بیش از حد لزوم به نسبت ایزوتسو با انقلاب اسلامی ایران نیز از مواردی به شمار می‌رود که اگرچه بی‌ربط نیست، اما اولیت لازم برای اختصاص دادن این زمان قابل توجه در مستند را ندارد و یک حاشیه پررنگ و طولانی به شمار می‌رود.

گنجاندن چیزی شبیه به یک موزیک ویدئو نیز از مواردی است که تناسب چندانی با محتوا و فرم جدی و مهم «شرقی» ندارد و حذفش هیچ خللی در ساخت مستند ایجاد نمی‌کند. علاوه بر این‌ها، پایان‌بندی سردرگم و پر از ابهام «شرقی» نیز، در نهایت کار دست مستند می‌دهد و درحالی که در بیست دقیقه پایانی، بحث‌ها به شدت تخصصی شده و اصطلاحات علمی پرشمار در حوزه‌های مختلف فکری مخاطب را گیج کرده است، بیننده از تماشای یک جمع‌بندی سرراست و روشن هم محروم می‌ماند تا بخش عمده‌ای از اندوخته مستند از دست برود و آن صلابت و وضوح دلنشین اوایل قسمت دوم، بی‌اثر شود.

گذشته از امکانات و محدودیت‌هایی که «شرقی» هم مانند هر مستند دیگری به خود می‌بیند، به نظر می‌رسد که اساسا این مستند، نه با هدف بازنمایی یک پرتره بیوگرافیک از فردی به نام توشیهیکو ایزوتسو، که با هدف طرح ضمنی برخی ایده‌های درخشان درباره الگوی اصیل علوم انسانی بومی، مطابق با سنت ایرانی اسلامی مورد تاکید در کشورمان ساخته شده؛ چنان که این ایده در برخی برش‌های فیلم نیز از زبان مصاحبه‌شوندگان مطرح می‌شود. طرح فکری مورد بحث اما، به وضوح عقیم می‌ماند و در بهترین حالت دستاورد «شرقی» را نمی‌توانیم بیشتر از یک مستند بیوگرافیک با کیفیت در حوزه علوم انسانی و اسلام‌شناسی قلمداد کنیم.

منبع: بلاگ سینما مارکت