مستند «کاتاسترویکا» Catastroika به کارگردانی Aris Chatzistefanou و Katerina Kitidi محصول کشور یونان در سال 2012 ساخته شده است. در این مستند کارگردان تغییر داراییهای دولت به بخشهای خصوصی را تحلیل میکند.
چند خط آمار هولناک و عجیب درباره اتفاقات اوایل دومین دهه از هزاره جدید در یونان، مقدمه جمع و جور و سرراستی برای یک مستند افشاگر و جذاب درباره پدیده خصوصیسازی در این کشور به شمار میرود. اتفاقی که با پروپاگاندای رسانهها، به نظر میرسید تنها راه چاره مشکلات اقتصادی یونان باشد، اما نه تنها به نجات این کشور کمکی نکرد، بلکه دستمایه سوء استفاده و فساد اقتصادی بخش مافیایی هم قرار گرفت؛ همان دستهای پنهانی که یا از بدنه دولت میآیند و یا با مسئولین ردهبالای دولتی زد و بند دارند، اما زیر نقاب بخش خصوصی و با کمک رانت، سرمایههای یونان را میبلعند و پسرفت و انحطاط اقتصاد این کشور را موجب میشوند.
تیتراژ چشمنواز «کاتاسترویکا» پیش از هر چیز، به مخاطب نوید تماشای یک مستند خوشساخت و هنرمندانه را میدهد؛ وعدهای که در ادامه محقق میشود و قابهای نظرگیر مستند، کمک شایانی به پیگیری بهتر و روان دغدغه اصلی فیلمساز میکند. کارگردان این مستند، به واسطه قابهای خیره کننده و جذابیتهای بصری خلاقانهای که در اثرش گنجانیده، چند پله بالاتر از اکثر مستندسازان جهان میایستد و در مواردی حتی همطراز کارگردانهای سینمای داستانی ظاهر میشود.
کلوزآپهای پر از ظرافت و هوشمندانهای که دوربین با دقت از المانهای شهری و محیطهای صنعتی متروکه ضبط میکند، از مبل مندرس جلوی کارخانه گرفته تا نقاشیهای دیواری خاص یونان و مجسمههای اساطیری این کشور، نه تنها به لحاظ بصری برگ برنده مستند به شمار میرود، بلکه کاملا در خدمت روایت و موضوع مورد بحث انتخاب شدهاند و با تدوین درست و چینش مناسب، محتوای اثر را قوام میبخشند.
استفاده درست مستندساز از تایملپسهای باکیفیت در محیط شهری و انتخاب مناسب موسیقی که از همان دقایق ابتدایی کاملا همسو با پردهبرداری از یک فاجعه بزرگ به نظر میرسد، تا حد زیادی همراهی مخاطب را با مستند «کاتاسترویکا» تضمین میکند. ارائه بینقص آمارهای اینفوگرافیک و ارجاع به فیلم قدیمی «زوربای یونانی» (محصول ۱۹۶۴) نیز از دیگر مواردی است که سلیقه و نگرش هنری مستندساز را به رخ میکشد.
به لحاظ روایی، «کاتاسترویکا» که بر مسئله خصوصیسازیهای افسارگسیخته، انبوه و بیمنطق در یونان متمرکز است، با مسئولیتپذیری و تعهدی مثال زدنی دور دنیا به راه میافتد و در موارد مختلف خصوصیسازی یونان، سرنخها را تا نمونه مشابه قبلی این شکل از خصوصیسازی پیگیری میکند. بدین ترتیب، مستندساز برای اثبات ایدههایش، از کشورهای مختلف، از روسیه و ایتالیا گرفته تا آلمان و فرانسه، سر درمیآورد.
تلاش ستودنی تیم پژوهشی مستند نیز، از نقاط قوت پررنگ «کاتاسترویکا» است که در قالب ارائه دادههای آماری خودنمایی میکند و در خدمت انتقال مفاهیم، موثر واقع میشود. ترکیب جامع و متنوع مصاحبهشوندگان هم به افشاگریهای مستند یاری میرساند؛ به طوری که کنار هم چیدن اظهارات صاحبنظران حوزههای مختلف، «کاتاسترویکا» را به یک مستند گفتگومحور جذاب تبدیل کرده است. برگ برنده و گل سرسبد مصاحبهشوندگان این مستند، بدون تردید، اسلاوی ژیژک، فیلسوف و نظریهپرداز نامدار اسلوونیایی است که با همان لحن جذابش از مسئله مستند رمزگشایی میکند.
ناگفته نماند که «کاتاسترویکا»، جایی حوالی دقایق ۵۰ تا ۷۰، قدری از نفس میافتد و گویههای مشابه و همپوشانی اظهارات مصاحبهشوندگان مختلف، باعث ایجاد نوعی ملال و کسالت در مخاطب میشود؛ این در حالی است که افت مورد بحث در ریتم، میتوانست با یک تدوین مجدد از بین برود تا ضرباهنگ مستند هم به مراتب سرحالتر شود.
با این حال، مستند در ده دقیقه پایانی به راه صواب بازمیگردد و با استفاده بجا از کاتهای پیاپی و گزیدههای حرفهای مصاحبهشوندهها، ریتم از دست رفتهاش را بازمییابد. نهایتا مستندساز موفق میشود در پنج دقیقه پایانی به یک جمعبندی دقیق و روشن برسد و بدون این که سرنخ را گم کند، غرض اصلی اثرش را به سرمنزل مقصود میرساند.