اگر اندک شناختی از فضای مستندسازی در جهان داشته باشید، احتمالا با دیدن عنوان این مطلب، پیش از هر کس دیگری، از حضور نام مایکل مور «Michael Moore» در این فهرست مطمئن بودهاید؛ فیلمساز فربه و دوستداشتنی متولد 1954 آمریکای که عموما با نقدهای تند و آوانگاردش شناخته میشود.
مستندسازی در جهان قدمتی تقریبا به اندازه خود سینما دارد و همواره مدیوم قابل اعتنا و موثری برای بازنمایی واقعیت محسوب میشده است. در طول تاریخ مستندسازان مختلف، علاوه بر انتخاب موضوعات مهم و بعضا جنجالی، گاهی هم به سراغ رویهای جدید در پرداخت موضوع مورد نظر رفتهاند که باعث شده نامشان در عرصه سینمای مستند با برچسب خاصی عجین شود و مخاطبان سینمای مستند آنها را با یک صفت منحصربفرد به یاد بیاورند...
به عنوان مثال، مستند صامت «مردی با دوربین فیلمبرداری» محصول ۱۹۲۹ اثر ژیگا ورتوف به دلیل رویکرد تجربهگرایانهاش که نخستین نمونه این شیوه از پرداخت مستند محسوب میشود، هنوز هم به اعتقاد بسیاری از منتقدین، بهترین مستند تاریخ است؛ یا «نانوک شمالی» اثر رابرت فلاهرتی محصول ۱۹۲۲ به دلیل موضوع جذابش، یعنی زندگی یک مرد اسکیمو و مبارزهاش با طبیعت برای بقا، پس از گذشت نزدیک به یک قرن، جزو شاخصترین مستندهای تاریخ است. با این حال، گروهی از مستندسازان که عمدتا متولدین نیمه دوم قرن بیستم هستند، در دهههای اخیر جریان مستندسازی را چند گام دیگر به پیش بردند و ظرفیتهای این مدیوم را به جهانیان معرفی کردند. در این مطلب به سبک و آثار مهم شش مستندساز معاصر میپردازیم که هر کدام توانستهاند با رویکردی جدید و شاخصهای که فقط به نام خودشان ثبت شده، در تاریخ سینمای مستند ماندگار شوند.
اگر اندک شناختی از فضای مستندسازی در جهان داشته باشید، احتمالا با دیدن عنوان این مطلب، پیش از هر کس دیگری، از حضور نام مایکل مور در این فهرست مطمئن بودهاید؛ فیلمساز فربه و دوستداشتنی متولد ۱۹۵۴ آمریکای که عموما با نقدهای تند و آوانگاردش شناخته میشود. مور خط فکری خاص خودش را دارد و یک اپوزسیون تمام عیار برای حکومت آمریکا به شمار میرود. او همانقدر که مستندساز زبردستی است، نویسنده بزرگی هم محسوب میشود و فهرست تالیفاتش در مقایسه با محصولات مستندی که ساخته، چندان کوتاهتر نیست.
از میان آثار مهم مایکل مور، دو مستند با عنوان «فارنهایت ۱۱/۹» و «فارنهایت ۹/۱۱» از بقیه مشهورتر هستند؛ اولی زوایای پنهان حادثه یازده سپتامبر را مورد کنکاش قرار میدهد و برخورد دولتمردان آمریکایی و بالخص دیک چنی و جورج بوش با این فاجعه را نقد میکند، درحالی که دومی به انتخاب دونالد ترامپ به ریاست جمهوری آمریکا و شخصیت او میپردازد و نتایج اسفناک انتخاب ترامپ را همسنگ با حادثه یازده سپتامبر میداند. مور برای مستند «فارنهایت ۱۱/۹» موفق شد جایزه نخل طلای کن ۲۰۰۴ را از آن خود کند که تا به امروز مهمترین افتخار زندگی هنری او هم محسوب میشود.
از دیگر آثار مهم مایکل مور میتوان به «بعد به کجا حمله کنیم؟» محصول ۲۰۱۵ اشاره کرد که اثری منتقدانه و تند و تیز علیه سیاستهای جنگ طلبانه ایالات متحده به شمار میرود. در این مستند مور سفر به مناطق مختلف جهان را آغاز میکند و با بررسی نظامهای آموزشی و تربیتی مناطق مختلف اروپا، نشان میدهد که جنگگریزی و صلحطلبی از مفاهیمی است که باید آموزش داده شود، اما نظام آموزشی و فرهنگی ایالات متحده عملا به ترویج جنگطلبی دامن میزند. مایکل مور که کارنامهاش مملو از جوایز مختلف سینمایی عموما از جشنوارههای خارج از آمریکاست، مستند مهم دیگری به نام «کاپیتالیسم: یک داستان عاشقانه» محصول ۲۰۰۹ را هم ساخته که به نقد ساختارهای اقتصاد کاپیتالیستی ایالات متحده میپردازد.