آیا میتوان به فصل سوم «شهرزاد» امیدوار بود؟
اولین قسمت از فصل سوم سریال «شهرزاد» چهارشنبه هفته پیش توزیع شد. در حالی که فصل اول این مجموعه به شدت مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته بود، فصل دوم با تغییرات زیادش، نتوانست موفقیت خاصی کسب کند و حالا مخاطبان منتظر محک زدن کیفیت فصل سوم هستند. اگرچه «شهرزاد» هنوز مخاطبان زیادی دارد، اما...شواهد و قراین موجود در قسمت اول فصل سوم نشان میداد که نمیتوانیم به تکرار حتی نیمی از موفقیت فصل نخست این مجموعه امیدوار باشیم؛ چرا که فصل سوم بیشتر از آن که درصدد بازگشت به الگوی محبوب فصل اول باشد، به فصل دوم شبیه است.
1- فیلم نامه «شهرزاد» همچنان پر است از تعابیر جذاب، جملات کنایی، آرایههای ادبی پرتعداد و دیالوگهایی که بارها با تسلط بر ادبیات محاورهای دهه 30 بازنویسی شده است؛ ویژگیهایی که باعث میشود شنیدن حرفهای بازیگران همچنان برای مخاطب جذاب باشد. درباره قصه اما از قسمت اول اینطور به نظر میرسد که فصل سوم هم قرار نیست راهی متفاوت از فصل قبلی پیش بگیرد. بر اساس خبرها، میدانیم شخصیت جدیدی به قصه اضافه نشده و در حالی که مخاطب دو فصل برای آشنا شدن با شخصیتهای سریال فرصت داشته، این اندازه از طول و تفصیل دادن موضوعات واقعاً بیمورد است. یک نمونه ساده از قسمت اول فصل سه، مربوط به نمایش خلوت شخصیت هوشنگ با زن دومش بود که به شدت توی ذوق میزد. در حالی که بیننده در فصل دوم مفصلاً ماجرایی مشابه را بین نصرت و شربت دیده بود، اما دوباره دوربین یک شخصیت کاملاً فرعی را از هنگام خرید در خیابان همراهی کرد تا زمانی که به خانه عشق پنهانش رسید و علاوه بر گفتوگوهای کلیشهای و تکراری با جزئیات، حتی خیالات و توهمات او هم به تصویر کشیده شد که کل این ماجرای بیاهمیت بیش از شش دقیقه از زمان این قسمت را به خود اختصاص داده بود.
2- روند جابه جایی شخصیتها و بازیگران در آغاز فصلهای دوم و سوم نشان میدهد که امیدی به این فصل هم نیست. فصل سوم عملاً هیچ فکری برای پر کردن جای خالی رویا نونهالی و پانتهآ پناهیها نکرده است. فصل دوم که رضا کیانیان، رویا نونهالی و امیر جعفری را به عنوان شخصیتهای جدید به خود میدید، باز هم مردم را در حسرت علی نصیریان، جمشید هاشمپور و ابوالفضل پورعرب گذاشت. وای به حال فصل سوم که امید مخاطب باید به پررنگ شدن بازی بازیگرانی مانند رامین ناصرنصیر و امیرحسین فتحی باشد. همین حضور پررنگ و چهارده دقیقهای شخصیت شروانی پسر، با بازی امیرکاوه آهنینجان و آن گریم اغراقآمیزش، خود نشاندهنده دست خالی فصل سوم «شهرزاد» در خلق شخصیتهای جذاب است.
3- اگر روزهای اوج «شهرزاد» در فصل اول و آن رقابت عشقی معروف را به یاد بیاورید، تصدیق خواهید کرد که علت موفقیت آن فصل و جلب رضایت حداکثری مخاطبان، روایت یک داستان عاشقانه در دل تاریخ بود؛ نقطه قوتی که به مرور تقریباً حذف شد. قسمت اول فصل سوم نشان میدهد که این سریال در ظاهر قرار است به جای الگوی عاشقانه و موفقش، ملغمهای از موضوعات پلیسی، مافیایی و سیاسی-اجتماعی باشد. بخش پلیسی بر شخصیت «سروان آپرویز» متمرکز است، بخش مافیایی متمرکز بر روابط «قباد» و «شاپور بهبودی» و زدوبندها و کارهای غیرقانونی آنهاست که با موزیکی شبیه به موسیقی فیلم «پدرخوانده» واقعاً نامتناسب به نظر میرسد. بخش سیاسی-اجتماعی ماجرا هم متعلق به زوج عاشق قصه، یعنی «شهرزاد» و «فرهاد» است. «فرهاد» کار سیاسی میکند، در حالی که مشخص نیست تودهای محسوب میشود، از ملیون است یا از نیروهای مذهبی؟ یک نمایش کار سیاسی را داریم، بدون کوچک ترین اطلاعاتی از آرمان و تعلقات سیاسی افراد. وجه اجتماعی «شهرزاد» هم که از نقاط عجیب ماجراست؛ زنی که به وضوح فمینیسم خام را نشانه گرفته، به نظر میرسد قرار است هر قسمت یکی دو بار به بهانههای مختلف و با جملاتی کلیشهای از حقوق زنان دفاع کند!
4- مجموع موارد فوق نشان میدهد که سریال «شهرزاد» هنوز هم از اعتبار فصل اول جذابش تغذیه میکند و مشخص هم نیست که این سوار شدن روی دوش فصل یک تا کی قرار است ادامه داشته باشد؟ جالب این که وقتی قسمت اول فصل سوم تمام شد، تقریباً همه مطمئن شدند که حتی خود عوامل و سازندگان «شهرزاد» هم میدانند که تا چه حد مدیون فصل اول این مجموعه هستند. چرا که برای تیتراژ پایانی این قسمت، باز هم قطعه «کجایی» را درنظر گرفته بودند؛ در حالی که محسن چاوشی پس از آن قطعه که با سکانس خوب جدایی «فرهاد» و «شهرزاد» رونمایی و ماندگار شد، حدود 10 قطعه دیگر را هم برای این مجموعه ساخته و منتشر کرده و حتی برای فصل سوم هم قطعه «جمعه» را ساخته است؛ اما همه میدانند که محبوبیت فصل اول «شهرزاد» دستنیافتنی است.
دریافت
حجم: 756 کیلوبایت